روزمرگی های یه دانشجو حقوق:)
 
قالب وبلاگ
لینک های مفید



امروز از سفر برگشتیم با اینکه کوتاه بود ولی واقعا خوب بود و حال داد...ناهار رو بین راه خوردیم و دوباره راه افتادیم و بعد چند ساعت رفتیم روستا با مادربزرگا خدافظی کردم چون که فردا قراره برررررم😭😭😭...البته از اینکه دارم میرم دانشگاه و خوابگاه ناراحت نیستم از اینکه کلییییی امتحان دارم که هیچی نخوندم ناراحتم و عذاب وجدان دارم..فردا صبح زود قراره راه بیوفتیم...بعد از سه ماه پیش خانواده بودن واقعا جدا شدن سخته البته که ۱۱روز دیگه قراره برگردم چون هم چهار روز بین پایان امتحانات و شروع ترم جدید فاصله هست و هم اینکه توی این فاصله عروسی پسر عمم هس و میخوام بیام ولی همین جدا شدن و جمع کردن وسایل و ... خیلی سخته بعد از این همه مدت...امیدوارم نتیجه امتحانا حداقل خوب باشه..برام دعا کنین درسی نیوفتمممم😵💀😂....شب همگی بخیر

[ چهارشنبه دوازدهم شهریور ۱۴۰۴ ] [ 23:6 ] [ Moon ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

لینک های مفید
امکانات وب