روزمرگی های یه دانشجو حقوق:)
| ||
امروز ساعت۸ صبح بیدار شدم و قهوه خوردم بعدشم رفتم دوباره سر خیاطی و تقریبا تا نزدیک ظهر دوختم و بعدش مامان هوس پاستا کرده بود دیگه برای ناهار مشغول آشپزی بودم..بعدشم که خیلی یهویی با یچه های دوران دبیرستان برنامه بیرون چیدیم و ساعت ۷شبرفتیم پارک خدایی خیلی خوب بود کلی غیبت کردیم و خندیدیم یکی از بچه ها هم که تازه ازدواج کرده شیرینی اورد برامون...بعدشم که پیاده برگشتم خونه شام آش رشته خوشمزه مامان پز خوردم...الانم همه خواب فقط من بیدارم و بیکار😂...فردا باید آستین لباس رو متصل کنم و دیگه تموم میشه میشه دوختش...ظهرم که برنامه باشگاه دارم طبق معمول و یه تمرین پای خفن دارم فردا از همین الان قکر میکنم بهش بدن درد میگیرم😂😂...امشب عکسمو به بچه ها نشون دادم پشماشون ریخته بود باورشون نمیشد با تعجب میگفتن شتتتت سیکس پک داریییی میگم نهههه هنوز که سیکس پک نیس ولی یه سری خط و کات افتاده🤣🤣..انشالا تا یکیدوماه دیگه سیکس پک میشه...وقتی واکنشای اطرافیان رو میبینم کلیذوق زده میشم که بالاخره تونستم بالاخره هیکلی که میخواستم رو ساختم،،واقعا بعد از هیکل فقط یه هدف دیگه تو زندگیم مونده که اونم قبولی توی آزمون وکالت یا سردفتری هستش که بااااید به این یکی هم برسم همین جا توی وبلاگم مینویسم که من دوسال دیگه آزمون وکالت رو قبول میشم مطمئنم و انشالا وقتی قبول بشم میام همینجا و مینویسم تا به خودم ثابت کنم که هیچی نشد نداره و فقط کافیه اراده کنه آدم میرسه به هدفاش..به امید آینده زیبا و موفق شب همگی بخیییر✨🌙 [ سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴ ] [ 0:59 ] [ Moon ]
|
||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |