|
روزمرگی های یه دانشجو حقوق:)
| ||
|
دیشب ساعت نزدیک 3صبح خوابیدم و راس 6 صبح توتو خان شروع کرد به سوت و سرصدا😭..قفسشو گذاشتم تو اتاق بعدش دوباره خوابیدم تا 11😂...مادربزرگمم خونه بود و با مامان ناهار درست کردیم و وسایلامو اماده کردم..بعدش پسرعمه و دخترعمم که خواهر و برادر عروس دیشب میشن اومدن خونمون و از شام دیشب اوردن برامون به دخترعمم میگم که زهرا اسپند دود کردی برا خودت یانه؟دیشب خیلیییی گوگولی و خوشگل بودی بعد پسرعمم میگه دیشب مارو کشت انقد از خودش تعریف کرد میگم بچه راس میگه خیلی ناز شده بود😂...بعدازظهرم که با داداش نشستیم انیمیشن دیدیم و مشغول بودیم بعدشم رفتیم با خانواده بیرون و همین الان اومدیم خونه و میخوایم با خانواده فیلم ببینیم چون که شب اخری هستش که خونمونم و فردا میرم دانشگاه معلوم نیس تا کی برنگردم و در کمال بیشعوری دارم سومین شات قهوه امروزم رو میخورم🤦🏼♀️...شب همگی بخیییر [ جمعه هجدهم مهر ۱۴۰۴ ] [ 22:22 ] [ Moon ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||